قصه ما به سر رسید مطلب ارسالی از (مونا )

دوست داشتم

دیگه عاشق نمیشم

 

در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم  


در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کردم 


                     در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم 


در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی و اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم


ولی اکنون می خندم آری میخندم به تمام لحظه های بچگانه ای که به خاطرت اشک هایم را قربانی کردم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در 23 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت8:36توسط | |